کاهش ازدواج، افزایش طلاق و در نتیجه زاد و ولد دارای آثار اقتصادی و اجتماعی کلان برای یک جامعه در کوتاه مدت و بلند مدت خواهد بود. به عنوان مثال، پدیده پیری جمعیّت که با مشکلاتی نظیر ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، کاهش نیروی کار جوان و کاهش رشد اقتصادی همراه است و امروزه بسیاری از کشورهای صنعتی با آن روبه رو هستند، ناشی از کاهش ازدواج، افزایش طلاق و کاهش زاد و ولد در این جوامع در دهههای گذشته بوده است. هر چند آنها توانستهاند این معضل را تا حدودی با افزایش مهاجرت به کشورهایشان جبران کنند که البته این امر نیز برای آنها خالی از هزینه نبوده است. بنابراین توجه به مقوله خانواده، ازدواج، طلاق و زاد و ولد از اهمیّت بهسزایی برای جوامع برخوردار است.
ثبات و قوام خانواده با هشت محور اصلی
۱- بیرغبتی جوانان به امر ازدواج
به نظر میرسد بسیاری از جوانان در آستانه ازدواج (۳۵-۲۰ ساله) رغبت کافی برای ازدواج و تشکیل خانواده ندارند. در مورد ماهیّت علل این بیرغبتی، موارد زیر قابل ذکر است:
* تفکیک عوامل مؤثر بر بیرغبتی به عوامل بلندمدت (ساختاری) و کوتاهمدت برای سیاستگذاری دقیقتر
* بررسی عوامل بیرغبتی جوانان به ازدواج در هر دو سطح ملی و استانی (برخی عوامل ممکن است در برخی از استانها مهمتر و در برخی دیگر کم اهمیتتر باشد)
* بررسی مسأله از ابعاد مختلف دینی، روانشناختی، اجتماعی، حقوقی و اقتصادی
در مورد علل بیرغبتی جوانان به ازدواج نیز موارد زیر مطرح است:
– نا آگاهی و برداشتهای نادرست
– آداب و رسوم غلط
– مشکلات اخلاقی
– مشکلات اقتصادی
– مسایل حقوقی مربوط به ازدواج
– پیدا نکردن شخص مورد نظر برای ازدواج
راهکارهای کلان زیر برای افزایش رغبت جوانان به ازدواج پیشنهاد شده است:
– تشکیل سازمان و نهادی برای ساماندهی امر ازدواج جوانان
– فرهنگسازی شامل آموزشهای مستمر رسمی و غیررسمی (در این راستا میتوان از ظرفیتهای فضای مجازی نیز استفاده کرد)
– ارایه مشاوره به جوانان به منظور تغییر نگرش آنها به ازدواج و تشکیل خانواده
– کمک از خیّرین برای حل مشکلات اقتصادی مربوط به ازدواج، مانند جهیزیه
– اعطای وامهای ازدواج، ایجاد تسهیلات توسط دستگاهها و سازمانها برای کارمندان و فرزندان مجرد آنها، مانند در اختیار گذاشتن سالنهای پذیرایی و تهیه هدیه ازدواج برای آنها
– ایجاد و گسترش شیوههای صحیح همسریابی (نظیر تجربه مؤسسه تبیان)
– اصلاح قوانین مربوط به سربازی برای افراد متاهل، مانند کسر خدمت سربازی در صورت ازدواج
– تجدید نظر و اصلاح قوانین مربوط به ازدواج و طلاق برای کاستن از پیچیدگیهای موجود در آن
– ارایه تسهیلات خرید یا رهن مسکن به افراد تازه ازدواج کرده
۲- همسریابی و روشهای نوین در یافتن همسر مناسب
یکی از بخشهای جذاب در تحلیل اقتصادی رفتار افراد در بازار ازدواج در رشته علمی «اقتصاد خانواده» مربوط به فرآیند «همسانگزینی» توسط افراد است. همسانگزینی که در واقع جستوجو برای یافتن موردی مناسب و همسان برای ازدواج است، هزینههایی را بر افراد تحمیل میکند. در ایران، به طور مثال، افراد ممکن است در اماکن عمومی مانند دانشگاه با یکدیگر آشنا شوند یا در بیشتر موارد دوستان، خانواده و آشنایان اقدام به معرفی افراد مستعد ازدواج به یکدیگر نمایند. هزینه مربوط به آشنایی و همسانگزینی، متأثر از آداب فرهنگی جامعه مورد نظر در این زمینه است. با پیشرفتهای تکنولوژیک و ورود اینترنت به عرصه زندگی، پای سایتهای همسریابی نیز به فرآیند همسانگزینی باز شده و افراد بسیاری در اقصا نقاط جهان به دنبال همسان خود از این طریق هستند. در ادامه فرآیند شناخت، هزینههای دیگری نیز برای افراد درگیر در فرآیند شناخت و حتی خانوادههای آنها وجود خواهد داشت. از جمله مهمترین این هزینهها، هزینه فرصت حضور در فرآیند آشنایی و شناخت است. در واقع هزینه آشنایی و شناخت با کسی برای ازدواج، به معنای از دست دادن فرصت شناخت افراد دیگر است. با توجه به بیبازگشت بودن زمان، این هزینه فرصت برخلاف سایر هزینههای مادی فرآیند شناخت و آشنایی قابل جبران نیستند. از این رو کمک به دختران و پسران در فرآیند همسانگزینی از این منظر بسیار حایز اهمیت است. هر چه فرآیند آشنایی و شناخت طولانیتر باشد، این هزینهها نیز بیشتر خواهند بود. به عنوان مثال، پسر یا دختری را در نظر بگیرید که ۲ سال از سالهای جوانی خود را صرف شناخت و آشنایی با کسی کرده است که در نهایت به این نتیجه رسیده است که مورد مناسبی برای وی نبوده است. هزینه واقعی این فرآیند شناخت، از دست دادن فرصت آشنایی و شناخت با افراد دیگری بوده که ممکن بود منجر به ازدواج و تشکیل خانواده شود. البته این امر بدان معنا نیست که فرآیند مهم شناخت سرسری گرفته شود، بلکه افراد باید سعی کنند در کوتاهترین زمان ممکن شناخت و اطلاعات کافی را برای تصمیمگیری به دست آورند. بهینهکردن فرآیند آشنایی و شناخت در صورت امکان میتواند یکی از مهمترین هزینههای ازدواج را برای جوانان کاهش دهد. در این راستا، پیشنهادهای زیر توسط کارشناسان این حوزه، ارایه شده است:
* ساماندهی و نظارت بر فرآیند همسریابی نوین که از ظرفیتهای فضای مجازی در این فرآیند بهره برده است. در این راستا میتوان از تجربیات مؤسسه تبیان و مؤسسه فرهنگی امین استفاده کرد. از جمله نکات قوت و مثبت تجربیات این دو مؤسسه، درگیر کردن بزرگترها و خانوادهها در فرآیند معرفی و آشنایی است.
* گسترش طرح مؤسسه تبیان در سطح ملی
* یافتن الگوهای موفق روشهای نوین همسریابی در دستگاههای دولتی و سازمانهای مردم نهاد
* لزوم پررنگ کردن نقش مساجد و معتمدان محلی در فرآیند همسریابی نوین
۳- آموزشها و مشاورههای قبل از ازدواج
شواهد و یافتههای علمی حاکی از آن است که انتخاب مناسب، احتمال طلاق را به میزان معناداری کاهش میدهد. در واقع یکی از گامهای اساسی در داشتن خانوادهای باثبات، انجام انتخاب درست است. در این راستا آموزش و مشاورههای قبل از ازدواج بسیار حایز اهمیت بوده و میتوان آن را نوعی پیشگیری از وقوع طلاق و انحلال خانواده در آینده تلقی نمود. در مورد این مرحله، مسایل و مشکلات زیر توسط کارشناسان در جلسات هماندیشی مطرح شده است:
* عدم توجه کافی به بحث ازدواج در آموزشهای رسمی آموزش و پرورش و وزارت علوم و بهداشت
* عدم برنامه مدون و متولی مشخص در زمینه آموزشهای جنسی
* نبود متولی مشخص برای صدور مجوز برای مؤسساتی که فعالیتهای آموزشی و مشاورهای ارایه میکنند.
* نبود پایش کافی بر فعالیتهای مؤسسات موجود
۴- آموزشهای زوجین در قبل و سالهای نخست ازدواج
شواهد و یافتههای علمی در کشورهای مختلف حاکی از آن است که وقوع طلاق در ۵ سال ابتدایی ازدواج و تشکیل خانواده از احتمال بیشتری برخوردار است. بنابراین نیاز زوجین به آموزش و مشاوره در این دوره زمانی، یک ضرورت اجتنابناپذیر برای کاهش احتمال طلاق و انحلال خانواده است. چه بسا میزان قابل توجهی از ازدواجها را که ممکن است به طلاق منجر شود، بتوان با مشاوره و آموزش در سالهای ابتدایی ازدواج، نجات داد. در این راستا و به منظور ساماندهی آموزشهای مربوط به تحکیم خانواده در سالهای نخست ازدواج، پیشنهادها و موارد زیر توسط کارشناسان در نشستها مطرح شده است:
* تعیین ساختار، محتوای آموزشی و متولی آن
* ارایه آموزشهای الزامی فراگیر و کوتاه مدت
* ارایه آموزشهای ضروری در ۵ سال اول زندگی مشترک، توسط دستگاههای دولتی برای گروههای هدف (نظیر برگزاری دورههای آموزشی توسط وزارتخانهها و دستگاههای دولتی برای کارمندان شاغل و فرزندان متأهل آنها)
* صدور مجوز، نظارت و هدایت مسایل آموزشی برای مؤسسههای فعال در این حوزه، در راستای آموزش به متقاضیانی که در زمره کارکنان دولت قرار ندارند.
* اولویت قرار دادن مبانی دینی، فرهنگی و بومی در محتوای آموزشی این دورهها
* ایجاد میل و رغبت در افراد به منظور حضور داوطلبانه در دورههای آموزشی
* بهرهمندی از زمان کوتاه قبل از عقد به منظور شرکت در دورههای آموزشی
* ترغیب و ایجاد بسترهای مناسب برای ورود بخش خصوصی و پرداخت هزینههای آموزش توسط زوجین
* برگزاری غرفههای جنبی با موضوع خانواده در جشنوارههای مختلف موسیقی، کتاب، فیلم و…
* ارزیابی مستمر برنامههای آموزش و مشاوره پیش از ازدواج برای تغییر محتوا یا مجری در صورت ناکارآمد بودن این برنامهها
۵- مشاوره و مداخله بهموقع در هنگام بروز مشکل در خانواده
در صورت داشتن انتخابی مناسب برای ازدواج در کنار داشتن آموزشهای لازم برای برخورد با چالشهای احتمالی در خانواده، میتوان تا حد زیادی امیدوار بود که خانوادهها به اندازه کافی برای حل بحرانهای پیشرو توانمند باشند. با وجود این، در مواردی ممکن است حتی خانوادههایی که به نظر میرسد از توانایی کافی برای حل بحرانهای ناگهانی برخوردار هستند، نتوانند برخورد مناسبی با بحرانهای ناگهانی داشته باشند. در اینجا، مشاوره و مداخله به موقع اهمیت پیدا میکند.
۶- خلأهای قانونی و مشکلات حقوقی در زمینه ازدواج و طلاق
قوانین مربوط به ازدواج و طلاق، روابط بین زوجین را تنظیم میکنند. عدم توجه کافی به تنظیم این قوانین ممکن است نتایج ناخواسته و پیامدهای نامطلوب به همراه داشته باشد. در کنار قوانینی که به طور مستقیم به طلاق و ازدواج مرتبط هستند، قوانین دیگری نیز وجود دارند که ممکن است تأثیراتی بر تصمیم افراد برای ازدواج و طلاق داشته باشند که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
از معدود موارد اشاره شده در این زمینه، الزامی کردن مشاوره پیش از طلاق است که در واقع به طور مستقیم به بند قانونی نپرداخته است و صرفاً در تلاش است با ارایه مشاورههای لازم بر تصمیم افراد بر طلاق تأثیر گذارد.
در کنار قوانینی که به طور مستقیم بر رفتار افراد در ازدواج و طلاق تأثیرگذار است، قوانین حمایتی دیگری را نیز میتوان یافت که اگر چه به نظر در جهت حمایت از خانواده است، اما در نهایت ممکن است به فروپاشی خانواده یا عدم تشکیل خانواده همراه باشد. به عنوان مثال، طبق بند ۲ ماده ۱۱۱ قانون مدیریت خدمات کشوری (فصل سیزدهم- تأمین اجتماعی) که در سال ۱۳۸۶ ابلاغ شد، فرزندان اناث، مشروط بر آن که ورثه قانونی باشند، در صورت نداشتن شغل یا شوهر میتوانند به صورت مادام العمر از کمک هزینه اولاد، بیمه یا مستمری والدین خود استفاده کنند. دختران مشمولی که در سن کار و ازدواج قرار دارند، میدانند که یافتن شغل یا ازدواج، آنها را از مستمری محروم خواهد کرد و بنابراین در تلاشهایشان برای یافتن شغل یا ازدواج تجدید نظر خواهند کرد و در صورت تمایل به داشتن شغل یا شوهر به بازارهای غیررسمی رو خواهند آورد. دختران مشمولی که شغل یا شوهر دارند نیز در تصمیم خود برای رها کردن شغل یا جدایی از همسرشان دغدغه کمتری خواهند داشت. در واقع با کاهش هزینههای طلاق و بیکاری، احتمال طلاق و بیکاری برای این گروه افزایش خواهد یافت. میتوان دختران مشمولی را نیز تصور کرد که از شوهرانشان به طور صوری جدا شده تا از این امتیاز استفاده کنند. بنابراین به نظر میرسد که مکانیسم انگیزشی ایجاد شده با این بند قانونی در جهتی خواهد بود که هزینههای اقتصادی و اجتماعی به صورت کاهش ازدواج، کاهش مشارکت در بازار کار، افزایش طلاق و افزایش بازارهای غیررسمی کار و ازدواج را به همراه خواهد داشت. عدم توجه کافی قانونگذار به مکانیسم انگیزشی ایجاد شده توسط این قانون، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی نامطلوب به همراه داشته است که اصلاح این قانون را اجتنابناپذیر میکند.
۷- مدیریت جریان پس از طلاق
زندگی پس از طلاق با آسیبهای مختلف اقتصادی و اجتماعی میتواند همراه باشد که در صورت نبود آموزشهای لازم ممکن است این افراد را با بحرانهای جدی روبه رو سازد. در این زمینه، پیشنهادهای کوتاه و کلی زیر مطرح است:
* ارایه آموزشهای لازم به افراد مطلقه برای ورود مجدد به بازار ازدواج
* توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به منظور جلوگیری از آسیبهای احتمالی اقتصادی و اجتماعی
۸- به چالش کشیدن آداب و رسوم نادرست در امر ازدواج
هر چند در این زمینه به نظر میرسد که مشکلات فراوانی در کشور وجود دارد و وجود انواع و اقسام آداب و رسوم، موجبات کاهش رغبت جوانان به ازدواج را فراهم آورده است، واکاوی این مسأله و ارایه راهحل میتواند بخشی از مشکلات این حوزه را کاهش دهد.
انتهای پیام/ منبع: گویای خبر