اندیشمندان مکتب فرانکفورت بیشتر از هر گروهی بر آثار ارتباطات و رسانهها بر جامعه، فرهنگ و اقتصاد تمرکز داشتهاند. از دیدگاه آنان ارتباطات میتواند و باید توسعه بخش باشد اما نظام حکمرانی غربی ارتباطات را در خدمت سلطه فرهنگ غربی بر جهان به کار گرفته و رسانه، صنعت و ابزاری برای سلطه و جریان یکسویه اطلاعات و تبیغات بر مردم بیپناه جامعه شده است.
در همین عصر و یکی از اندیشمندان جامعهشناسی به نام دانیل لرنر بر کارکردهای مثبت و خوشبینانه ارتباطات تمرکز کرده است و معتقد است که ارتباطات و رسانهها ابزار کلیدی و پیشروی تکامل و توسعه جوامع بشری است. حال اگر از این دیدگاه به روابط عمومی که یکی از ارکان ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سازمانی و البته ارتباطات انسانی است بنگریم متوجه میشویم که روابط عمومیها هم میتوانند در یکی از این دو مسیر یعنی توسعه بخشی یا سلطه بخشی قرار گیرند.
هر چند روابط عمومی میتواند هم ابزار سلطه باشد و هم ابزار توسعه. اما واقعیت انکارناپذیر این است که کارکرد ذاتی روابط عمومی، اخلاقی است و غایت این کارکرد ایجاد، حفظ و تداوم ارتباطات است لذا در ذات آن توسعه بخشی نهفته است. حال سؤال اساسی این است که روابط عمومی ایران، توسعه بخش است یا سلطه بخش؟
متأسفانه هر چند روابط عمومی ذاتاً یک ابزار و فرصت برای توسعه است اما در طول حیات و گسترش خود هر چه بیشتر رشد کرده است، به عنوان ابزاری قویتر برای فریب مشتریان و مردم به کار گرفته شده است به طوری که امروزه روابط عمومی در ایران به ماشین فریبکاری، پنهان کاری و بزرگنمایی تبدیل شده است. این واقعیت آشکار روابط عمومی ایران است. اما در این یادداشت تلاش میشود که روشن کنیم که روابط عمومی چگونه میتواند توسعه بخش باشد و فرصتی برای توسعه ملی.
سازمانهای بینالمللی روابط عمومی در سالهای اخیر بر نقش ارتباطات استراتژیک در روابط عمومیها تأکید داشتهاند. یعنی حوزه کارکرد روابط عمومی را در گستره جامعه تعریف کردهاند. به این معنا که روابط عمومی میتواند با کارکردی استراتژیک بر جامعه اثرگذاری داشته باشد. یعنی میتواند بر توسعه انسانی و بطور کلی بر توسعه اثر مستقیم بگذارد. اگر روابط عمومی را اینگونه ببینیم روابط عمومی برتوسعه ملی اثرگذار است و ابزاری استراتژیک و فرصتی برای توسعه ملی محسوب میشود. نوعی از روابط عمومی که از اقدامات جزیی یعنی پرداختن به منویات مدیران دور میشود و استراتژیک و ملی فکر میکند و عمل میکند.
بازنگری ساختار سازمانی و منابع انسانی روابط عمومی دروازهای است برای اجرای وظایفی نوین که میتواند تحول گرا و توسعه بخش باشد. اگر چنین تغییراتی را بپذیریم روابط عمومی بایستی برای احیای نقش توسعه بخشی خود در جامعه وظایف زیر را انجام دهد:
۱. نشر اطلاعات شفاف، صادقانه و آگاهانه: نشر آگاهی و کاهش فاصلههای اطلاعاتی مردم یک خدمت است که میتواند بخشی از وظایف روابط عمومی باشد. وظیفهای که داشتن اطلاعات و دانستن را حق مردم میداند و بر میزان آگاهی و توانایی تحلیل آنان بطور مستقیم و بر بهبود کیفیت زندگی آنان بطور غیرمستقیم اثرگذار است.
۲. ترویج گفت و گو و شنیدن صدای مردم: مهندسی معکوس در روابط عمومی توسعه بخش این است که به جای اینکه دهانتان باز باشد بهتر است گوشهایتان را باز نگه دارید. روابط عمومیهای توسعه بخش به شدت محتاج شنیدن سخنان مردم و بخصوص شنیدن حرف مخالفان خود هستند زیرا ارزش شنیدن صدای یک مخالف بیشتر از شنیدن هزاران تعریف و تمجید است.
۳. حمایت از باورهای ملی: با تقویت خودباوری ملی در مردم و کارکنان سازمانها این فرصت مهیا میشود تا سازمانها با انگیزه و توان بیشتر و بهتری کار کنند. برپایی کمپینهای روابط عمومی (مشارکت فعال جامعه در برنامههای اقتصادی) میتواند یکی از راهکارهای اساسی باشد با این شرط که روابط عمومیها بصورت یکپارچه و نه جزیرهای عمل کنند.
۴. تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی: تولید و بازتولید سرمایه اجتماعی چه در سطح سازمانی و چه در سطح ملی محصول نهایی روابط عمومی توسعه بخش است. بطوری که با اعتمادسازی و جلب مشارکت مردم این محصول به دست میآید. روابط عمومیها این توانایی را دارند تا با کم کردن فاصلههای مردم و سازمان، میزان اعتماد دو طرف ارتباط را افزایش دهند.
در پایان باید گفت، روابط عمومی توسعه بخش، فرصتی است برای توسعه ملی. نوعی از روابط عمومی که خودباوری ملی را ترویج میکند، اعتماد عمومی ر تقویت میکند، هزینههای مردم و سازمانها را با طلاعرسانی درست و دقیق و بموقع کاهش میدهد و ارتباطات مردم و سازمانها را مثبت میسازد.
چنین روابط عمومی میتواند احساس بهتری برای زندگی به مردم بدهد و سازمانها را به دوست داشتن مردم و خدمت کردن به مردم به عنوان اولین اولویت سازمانی ترغیب کند. روابط عمومی، فرصتی است برای توسعه ملی. بیاییم روابط عمومی را در مسیر درست آن یعنی: بهبود کیفیت زندگی مردم ایران قرار دهیم.
انتهای پیام/ منبع: cmmagazine